گفتوگوی متفاوت «حمایت» با قاضی با سابقه دادگاههای جنایی
همه کسانی که دستی در کار قضا و قضاوت دارند با او آشنا هستند. 40 سالی می شود که دست در امر قضاوت دارد و تا امروز هیچ فعالیت ستادی یا اجرایی دیگری نکرده است.
«نورالله عزیزمحمّدی» سال 1327 در تهران به دنیا آمد و سال 46 دنبال علاقهاش را گرفت و تحصیلات حقوق قضایی را در دانشکده انتخاب و به پایان رساند. دو سال سربازیاش را رفت و از اواخر سال 1351 در دستگاه قضایی استخدام شد. با وی، برخی خاطرات تلخ و شیرین 40 سال فعالیت قضاییش را ورق زده ایم. بدون تردید هیچ قاضی ای در کشور تجارب ارزشمند او را در پرونده های قتل ندارد. آرای کارشناسی شده او گرچه چند باری از سوی دیوان عالی کشور نقض شده اما باز هم در شعبه هم عرض، مهر تایید خورده است.
اولین تجربه قضایی شما از کجا بود؟
اولین فعالیت قضاییام را از کرمان شروع کردم و 17 سال از مدت فعالیتهای قضایی خود را در همانجا گذراندم و پس از آن به ریاست دادگستری تاکستان منصوب شدم و مدتی را در این شهر سپری کردم.
کی به تهران آمدید ؟
حدود سال 69 بود که به دادگاههای کیفری تهران و پس از آن به دادگاههای تجدیدنظر کیفری و در نهایت به دادگاه کیفری استان تهران آمدم و حدود 11 سال است که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان مشغول به خدمت هستم و پروندههای قتل را رسیدگی میکنم.
به نظر می رسد رسیدگی به پرونده های قتل برای شما کار آسانی باشد؟
رسیدگی به پروندههای قتل و صدور حکم قصاص نفس کار بسیار مشکلی است تا آنجا که من هروقت حکم قصاص صادر میکنم، تا چند شب دچار ناراحتیهای جسمی و روحی هستم و در حین رسیدگی به پروندههای قتل، گاهی با صحنههای بسیار دلخراشی مواجه میشوم که مشاهده آنها غیرقابل تحمل است.
بدترین پرونده قتلی که رسیدگی کردهاید، چه بوده است؟
صحنه قتل نوزادی 5 روزه به دست مادر خود، یکی از بدترین پروندههای قتلی بود که رسیدگی کردم. زن جوان این نوزاد 5 روزه را مثله کرده بود؛ دیدن صحنههای آن را هیچ گاه از یاد نمیبرم.
چرا همیشه پرونده های قتل از آن شما می شود؟
چون در دادگاههای کیفری به پروندههای قتل رسیدگی میکردم، پس از آمدنم به دادگاه کیفری استان تهران هم تصمیم به این گرفته شد که رسیدگی به پروندههای مهم و سنگین قتل بازهم برعهده من باشد.
از این تصمیم راضی بودید؟
در واقع رسیدگی به پروندههای قتل مسیری است که در حین فعالیت قضایی در مسیر آن قرار گرفتم و تقریبا هیچگونه تصمیم قبلی برای اینکه وارد این حوزه خاص شوم نداشتم و گاهی رسیدگی به پرونده های قتل به شدت مرا ناراحت میکند.
تاکنون به چند پرونده رسیدگی کرده اید؟
بیش از 4 هزار پرونده قتل را رسیدگی کرده ام. راستش به مرحله ای رسیده ام که دیگر گویا پرونده ها برایم نقطه تاریک و مبهمی ندارند. هرچند پروندههای اندکی هم هستند که بسیار پیچیده اند و من درباره آنها از خداوند یاری می گیرم.
قاضی کهنه کار تری در دستگاه قضا از شما وجود دارد؟
به استناد گفته سایر همکارانم در حال حاضر قاضیای در دادگستری وجود ندارد که سابقه من را در رسیدگی به پروندههای قضایی داشته باشد.
صدور حکم قصاص چه حسی دارد؟
سخت ترین کاری است که انجام میدهم. هرچند پروندههای قتل برای مردم جالب است و بسیاری از مردم جذب این پروندهها میشوند اما با وجود سابقه کاریای که دارم هنوز زمانی که میخواهم حکم قصاصی را صادر کنم، بسیار عذاب میکشم، وقتی پای زندگی یک انسان در میان باشد همه چیز مشکل میشود.
چه زمانی از حرفه ای که دارید خوشحال میشوید؟
زمانی که در یک پرونده مبهم و پیچیده بتوانم حقیقت را کشف کنم و مطمئن باشم که با صدور حکم من، رضایت خلق خدا و از همه مهمتر خداوند متعال حاصل میشود. برای من شیرینی محاکمه زمانی است که رضایت خداوند حاصل شود، در کل نه زمان رسیدگی و در اثنای رسیدگی به پرونده قتل لذتی وجود ندارد، رسیدگی به قتل سراسر اندوه است.
آیا شیوه یا شگرد خاصی را در رسیدگی به پروندههای قتل به کار میگیرید؟
هر قاضی برای رسیدگی به پرونده مطروح، شیوه خاص خود را دارد. من در رسیدگی به پروندهها اینگونه عمل میکنم که در ابتدای رسیدگی، نکات مهم پرونده را برای خودم استخراج میکنم. پس از آن از کل پرونده طرح شده یک گردشکار آماده میکنم و تمام پرونده را با دقت کامل مطالعه میکنم. سپس برای خود مرحله رسیدگی نیز، شیوه خاص خودم را دارم که آن را اعمال میکنم.
تا به حال شده رای اشتباه صادر کرده باشید؟
در مرحله صدور حکم، تقریبا حقیقت موضوع برایم آشکار شده و حکم خودم را صادر میکنم. از مجموع آرایی که من صادر کردهام، 98 درصد آرای صادره توسط مرجع عالی یعنی دیوان عالی کشور، ابرام و تایید شده است و آن یکی دو درصد هم که نقض میشود، به شعبه همعرض ارجاع شده که در بیشتر موارد در آن جا نیز رای من را دادهاند. سعی می کنم خطایی نداشته باشم.
خاطرات شیرین هم دارید؟
نه، خاطرات دوران قضاوت من بسیار زیاد است. همه دوران فعالیت قضایی ما خاطره است. من قصد دارم کتاب زندگی خودم را بنویسم و تجربیات خود را در آن مطرح میکنم. در پروندههای قتل، خاطره شیرینی وجود ندارد و عمدتا بیشتر این پروندهها توام با حزن و اندوه و صحنههای ناراحتکننده است.
و بدترین خاطره ای که داشتید؟
بدترین خاطرههای من، مربوط به پروندههای اسیدپاشی است. رسیدگی به پروندههای اسیدپاشی بسیار سخت و ناراحتکننده است که مشخصا میتوانم بگویم یکی از بدترین خاطرههای فعالیت قضایی من پرونده اسیدپاشی آمنه است که متهم دو چشم آمنه را کور کرده بود و در نهایت هم آمنه زمان اجرای حکم قصاص رضایت داد.
مردم فکر میکنند قضات زندگی مرفهی دارند، این درست است؟
مردم از بیرون در مورد قضات و وضعیت رفاهی آنها دچار اشتباه هستند، زیرا ما در دوران قضاوت خود سختیهای بسیار زیادی را متحمل میشویم و خانواده ما نیز به همراه ما متحمل این زحمتها و سختیها میشوند. اگر واقعیت زندگی قضات برای مردم مشخص شود، مردم واقعا تعجب میکنند.
شما چطور؟ آیا وضع زندگی خوبی دارید؟
من بعد از 40 سال کار قضایی در جنوب تهران ساکن هستم و ماشینم پژوی 405 است که این اواخر موفق شدم آن را بفروشم و یک پرشیا بخرم، حتی گاهی برخی از رانندههای دادگستری که من را به منزل میرسانند، تعجب میکنند و میگویند که تصور ما از زندگی شما قضات چیز دیگری است. بسیاری از همکاران قضایی ما هستند که هنوز خانه شخصی ندارند و فقط به خاطر عشق و علاقه خدمت به مردم در این شغل مشغول به کار هستند، البته افتخار همه قضات این است که به خلق خدا خدمت می کنند.
چطور با همه مشغله ای که داشتید موفق شدید تالیفاتی در حوزه قتل داشته باشید؟
من به کارهای پژوهشی علاقه زیادی دارم. یکی از تالیف های من به دلیل داشتن نکات کاربردی در حوزه قصاص به میزان زیادی مورد توجه جامعه حقوقی قرار گرفته است. این کتاب با عنوان «تحقیقات قضایی در قتل» چاپ شده است. تالیف دیگر من نیز مجموعه 5 جلدی «احکام» است که جلد اول آن را انتشارات جنگل چاپ کرده است و جلدهای دیگر این مجموعه نیز به زودی در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت. همچنین در برخی موارد هم برای قضات، در کلاسهای آموزشی تدریس میکنم.
و یک سوال تخصصی، ارزیابی کلی شما در مورد لایحه جدید مجازات اسلامی چیست؟
در لایحه جدید مجازات اسلامی، نوآوریهای قابل توجهی وجود دارد که قابل تحسین است، اما به این لایحه ایرادهایی نیز وارد است که در صورت تصویب، قصد دارم کتابی در این زمینه بنویسم و به تحلیل این لایحه بپردازم، زیرا بسیاری از مواردی که در متن قانون وجود دارد نه تنها در عمل به کار بسته نمیشود، بلکه در برخی موارد آنها را نمیتوان به کار بست و عملی نیستند.